ماجرای لغزش پادشاه
دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۶ ب.ظ
روزی پادشاهی از محلی عبور میکرد. کودکی را دید که در جای لغزندهای گل بازی میکرد. پادشاه به او گفت: مواظب باش زمین نخوری. کودک جواب داد: افتادن من سهل است، اگر بیفتم تنها باشم اما تو مواظب باش که اگر پای تو بلغزد همه مردمان که در پی تو آیند، بلغزند.هزار و یک حکایت تاریخی، «محمود حکیمی»
- ۹۴/۰۳/۱۱