حلوای مخصوص جبهه(داستان واقعی)
دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۸ ب.ظ
جبهه بود و غذای ساده افطار، نان و خرما. تا اینکه یک روز چند نفر از بچهها تصمیم گرفتند حلوا درست کنند، این فکر برای ما که مواد لازم را برای پختن حلوا نداشتیم کمی عجیب آمد و زیاد حرفشان را جدی نگرفتیم، اما بچهها دست به کار شدند و مواد لازم را آماده کردند! چون آرد نداشتیم، بچهها نان خشکهایی که از چادرها جمع شده بود و اغلبشان کپکزده بود را آوردند و آرد کردند. بعد از اینکه این آرد را تفت دادند به آن روغن اضافه کردند، روغنی که از چند روز پیش از تهمانده روغن غذاها گرفته بودند. حالا نوبت شکر بود شکرش هم از خاکه قندهایی بود که مربوط به جیره هر نفر میشد یا قندی که سوغات از مرخصی برگشتهها بود. انصافاً حلوای خوشمزهای بود.
منبع: ماهنامه خانه خوبان
- ۹۴/۰۴/۲۲